مشاوره وابستگی کودک به والدین:
وابستگی مقوله آشنایی است که همه افراد آن را تجربه می کنند، هریک از ما در طول زندگی به فرد یا حتی اشیاء پیرامون خود وابستگی پیدا کرده ایم؛ اغلب کودکان قبل از ورود به سه سالگی نوعی وابستگی به والدین را تجربه می کنند.مشاوره وابستگی کودک به والدین به شما می گوید این وابستگی عواقب نامطلوبی به همراه داردونه تنها حیات روانیافراد بلکه زندگی اجتماعی وزناشوئی آنها رابه مخاطره انداخته ونسلی را قربانی این اختلال عاطفی کند.
آشنایی بیشتر باعوامل و راهکارهای درمان وابستگی کودک به والدین کودکان زیادی هستند که در دوره ای اززندگی به والدین خود وابستگی پیدا میکنند. این وابستگی اگر به شکل افراطی نبوده و تعادل خود را از دست ندهد، گاهی بسیار خوب و بجا هم هست اما کودکان و نوجوانانی که بیش ازحد تعادل، به والدین خود وابسته هستند ممکن است در آینده با مشکلات گسترده رو به رو می شوند.
اضطراب عامل اصلی این وابستگی هاست. در واقع زیر نقاب شخصیت وابسته، اضطراب بالایی وجود دارد. به همین علت فرد وابسته می خواهد برای پنهان کردن یا کنترل این اضطراب به فرد دیگری متکی باشد تادر پناه این اتکادر تصمیم گیری ودیگر نیازهای عاطفی و اجتماعی،اضطراب خود را کنترل کند.به طورمثال فرد وابسته نمی تواند به تنهایی پروژه های شخصی اش را شروع کند چون اضطراب باعث میشود اعتماد به نفس خود را ازدست بدهد. بنابراین اومدام خودش را مورد قضاوت قرار می دهد یا از آن ترس دارد که دیگران درباره او چه قضاوتی می کنند. این ترس باعث می شود برای شروع هر کاری به دیگری متکی باشد.
وابستگی کودک از چه سنی شروع میشود؟
اکثر کودکان قبل از ورود به سه سالگی نوعی وابستگی به والدین را تجربه می کنند. معمولا وابستگی که پاسخی برای اضطراب و جدایی است از ۶ تا ۷ماهگی شروع می شود، درسن ۱۰تا ۱۸ماهگی به اوج خود میرسد و معمولادر ۲۴ماهگی از شدت این حالات کاسته می شود. نوع برخورد والدین با مسئله اضطراب جدایی و وابستگی بسیار مهم است.
نشانه های یک وابستگی کودکانه
اغلب این کودکان دچار نوعی عدم اعتماد به نفس نسبت به توانایی های خود هستند. نمی توانند به تنهایی تصمیم بگیرند و معمولا سلطه پذیر بوده و منتظرند تا دیگران به آنها بگویند چه کنند و چه راهی در پیش گیرند و طبعا موقعیت های پیشرفت و رشد خود را به این خاطر از دست می دهند. این افراد اغلب گوشه گیر و منزوی می شوند و در ارتباط با دیگر همسالان خود دچار مشکلاتی هستند و همین مسئله سبب وابستگی بیشتر آنها به والدینشان می شود، هرگز نمی توانند بدون احساس ترس تنها بمانند و هنگام حضور در مدرسه یا هر مکانی که والدین در کنارشان نباشند، احساس عدم امنیت و بی پناهی می کنند، از پذیرفتن مسئولیت فرار می کنند و در انجام کارهای شخصی و روزمره خود ناتوان هستند. این مسئله اگر به شکل بیمارگونه ادامه پیدا کند عوارض جانبی آن چندان خوشایند نخواهد بود.
حتما بخوانید: راهکارهای برای درمان لجبازی کودک
احساس عدم امنیت یکی از نشانه های وابستگی کودک به والدین
والدینی که دائما در حال انجام وظایف و کارهای شخصی کودک به بهانه کمک به او و دلسوزی هستند، نخستین کسانی هستند که در این مسیر به ضرر کودکشان عمل می کنند. ترس از اشتباه بچه ها و آسیب دیدن آنها و محبت و دلسوزی افراطی و… سبب می شود که والدین گاه به جای فرزندشان تصمیم هم بگیرند.
نقطه مقابل این والدین، پدر و مادرانی هستند که به روش زورگویی و استبداد، بچه ها را تربیت می کنند. کودکان تربیت یافته در چنین محیط های مستبدی اغلب دچار شخصیتی ضعیف بوده و مطیع و فرمانبردار دیگران هستند یا در مواردی دیگر خود نیز دچار همان نوع استبداد شده و به اطرافیان خود زور می گویند و یا ممکن است به دیگرانی بیرون از خانواده وابسته شوند مثل معلم ها و مدیرها و… .در خانواده های تک فرزند نیز نوعی وابستگی دوطرفه و افراط گونه بین والدین و فرزند به وجود می آید که تمامی توجهات و حساسیت ها روی تک فرزند است. این کودکان نیز اغلب حامل اختلال های رفتاری ناشی از وابستگی هستند.این اختلالات در کودکان کاملا قابل درمان بوده و راههایی برای بیرون بردن این مشکلات وجود دارد.
یک تنهایی دو دقیقه ای
درنخستین قدم باید جدایی های مقطعی، درحد ۲ یا۵ دقیقه را تجربه کنید. اگر والدینی هستید که تمام مدت کودک تان به شما چسبیده است، از نزدیکان یا اقوام بخواهید که زمان کوتاهی را در یک اتاق با کودک شما تنها بمانند. شما برای کودک تان توضیح دهید که ۵دقیقه او را با آن شخص دیگری تنها میگذارید و بعد از ۵ دقیقه برمیگردید. روشن است که در مراحل اولیه، کار سخت پیش می رود اما به مرور زمان کودک عادت می کند. نکته قابل توجه در این روش این است که شما هرگز نباید دیر کنید.
هرگز با کودکی که دارای اختلال وابستگی و اضطراب جدایی است، با خشونت رفتار نکنید و او را با شدت فیزیکی یا عاطفی از خود دور نکنید. هرگونه داد و فریاد کودک را بیمار و افسرده و گوشه گیرتر می کند. مراحل جدایی و بازیابی استقلال را به مرور و با صبر و حوصله انجام دهید،کودک را ناگهانی و برای مدت زمان زیاد ازخودجدا ورها نسازید.جایگزین های دوست داشتنی برایش درنظر بگیرید؛به طورمثال او را با دوستان و همسالان و اسباب بازی های مورد علاقه اش تنها بگذارید. هرگز کودک را تهدید به ترک کردن نکنید بلکه با جملاتی که حس اعتماد وامنیت به او می دهد دلگرمش کنید.بازیهای مثل قایم باشک بازی وکشیدن نقاشی از نبودن والدین انجام دهید.
به طور مثال می توانید با کودکان کم و سن و سال تر بازی قایم باشک را اجرا کنید. او در این بازی یاد می گیرد که شما پس از غیبت بازمی گردید و دوباره با او خواهید بود. برای اینکه بهتر با احساسات منفی کودک که در مورد عدم حضور شما دارد آشنا شوید از او بخواهید که یک نقاشی از آنچه هنگام جدایی از شما حس می کند، بکشد و بعد آن را برایتان توضیح دهد. در این روش او احساسش را با شما شریک خواهد شد. پس شما نیزدر این تجربه به او یادآور شوید که احساسش را درک میکنید. مسئولیت های ریز وکوچک به او بسپارید و در ازای انجام هر کدام ازآنها او را تشویق کنید و نشان دهید که چقدر خوشحالید که او از پس کارهای خود برمی آید. هرگز او را به دلیل اضطراب و عدم توانایی ارتباط مؤثر با دیگران سرزنش و شماتت نکنید. درعین حال حواستان باشد که کودکتان را با دیگر بچه ها مقایسه نکنید.